۱۳۸۸ آبان ۹, شنبه

حفظ نظام



بنام يزدان پاک
حفظ نظام
روز گذشته هفتم آبانماه 88 ، محمدعلی عزيزجعفری فرمانده سپاه در اروميه اظهار داشته ؛ حفظ نظام ( رژيم ) از نماز هم واجبتر است .
اظهارات اين ميرغضب و سردار فاتح اسلام ، دو تحليل دارد . اول تحليل در حوزه سياسی و دوم تحليل در حوزه دينی .
تحليل سياسی :
او بخوبی درک کرده که رژيم اسلامی حاکم ، بکلی مشروعيت ملی خود را از دست داده و خطر سقوط هر لحظه آنرا تهديد ميکند . اين نشانه و خبر خوبی برای آزاديخواهان و عدالت پيشگان است . رژيمی که ميتوانسته با هزينه اندکی ، جنايات پيشين خود را جبران کند و درستکاری پيشه نمايد ، بار ديگر به ستيزه جوئی و ددمنشی پای فشرد .
تحليل در حوزه دينی :
وقتی به قرآن يعنی کتاب اصلی مسلمانان که ادعای نزول آنرا از آسمان دارند ، مراجعه ميکنيم ؛ در سوره حديد عبارت بيست و پنجم ، هدف از برانگيخته شدن پيامبران را برپائی قسط ( عدل ) بيان کرده .
لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ
ترجمه : به راستی [ما] پيامبران خود را با دلايل آشكار روانه كرديم و با آنها كتاب و ترازو را فرود آورديم تا مردم به انصاف برخيزند .
صرفنظر از فقدان اصالت اين کتاب و فقط به اين دليل که آن ميرغضبان به اين کتاب اعتقاد دارند ، بايد گفت ؛ وقتی چنين دينی با چنان ادعای عامه پسندی بيايد و از عدالت هيچ خبری نباشد ، در آنصورت آمدن و نيامدن آن هيچ فرقی ندارد . حفظ ديانت و رژيم و فرقه وابسته به چنين دينی که حتی نسبت به تحقق ادعاهای مهم خودش هم قاصر باشد ، چه فايده ای دارد ؟ وقتی دين منسوب به خدا ، نتواند و يا نخواهد عدالت را برپا سازد ، خود بخود نفی غرض کرده و از اعتبار ساقط است و در حقيقت هويت اداعائی خودش را دارا نيست .
شايد کسانی بگويند ؛ متصديان مقصرند وگرنه خود ديانت درست است . پاسخ به چنين ساده انديشی اين است ؛ آيا شارع ادعائی دين ( خدا ) مُرده است که نميتواند گوش متخلفان را بپيچاند ؟
و يا شايد کسانی بگويند ؛ اين متصديان هيچ تخلفی ار عدالت ندارند . پاسخ به اين جماعت اين است ؛ آيا جرم شناختن آزادی بيان عدل است ؟ آيا پاسخ متعرضين به تقلبات اتخاباتی ، گلوله ، زندان ، شکنجه ، تجاوز ، محاکمه نمايشی و فرمايشی ، باج خواهی و ايراد اتهامات واهيست ؟ آيا اشغال اراضی مردم به بهانه های گوناگون ، عدل است ؟ آيا محدود کردن عقيده عدل است ؟ آيا منع تحصيل دانشجويان عدل است ؟ آيا منع اشتغال به کار مردم عدل است ؟ آيا محاکمه نشدن متخلفان دولتی عدل است ؟ آيا مسدود کردن رسانه ها و حبس و شکنجه خبرنگاران عدل است ؟ آيا حبس و شکنجه کردن مدافعان حقوق بشر عدل است ؟ و هزاران نا عدالتی و تبعيض ديگر عدل هستند ؟
در ادامه همان عبارت قرآنی داريم :
وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ
و آهن را كه در آن براي مردم خطري سخت و سودهايي است پديد آورديم تا خدا معلوم بدارد چه كسي در نهان او و پيامبرانش را ياري مي‏كند ، آري خدا نيرومند شكست ناپذير است .
در کل اين عبارت خدای محمد ، هدف از برانگيختن پيامبران را برقراری عدالت توسط مردم بيان کرد . هدف از آوردن ترجمه عبارت قرآنی ، اثبات حمايت خدای اين دين اختراعی از عدالت ( فقط کلمه عدالت نه خود عدالت بمعنی مطلق ) بود . در اين عبارت علاوه بر حمايت لفظی از عدالت ، ابزارهای آهنی را برای اجرای آن مفهومِ تعريف نشده خود ، بکمک گرفت و نوعی آزمون را برای مردم در جهت ياری رسانيدن به خدائی که مثلاً شکست ناپذير است در نظر گرفت . آنچه که بوضوح ميتوان از اين عبارت استنباط نمود اين است که ؛ بايد تشکيلاتی بوجود بيايد و به سلاحهای جنگی مجهز شود و موضوعات مربوط به عدالت را پيش ببرد . شايد خدای محمد از اين نکته غافل بوده که ؛ همين آهنی که به استخدام ايمان آوردنگان او در می آيد ، بيگمان در دسترس دشمنان عدالت او نيز قرار دارد . بنابراين طرح مسئله آهن نميتواند بعنوان يک پشتيبان قدرتمند و بلا منازع آسمانی از طرف عدالت پيشگان مورد استفاده واقع شود . يعنی سلاح آهنی چيزی نيست که فقط در دست عدالت پيشگان باشد و سايرين از آن بی بهره بمانند . در حقيقت اين کتاب مشغول جمع آوری لشگر برای پيشبرد عدالت مورد نظر خودش است و اين همان شکل قيام ، شورش و تأسيس فرقه و طايفه و بنيانگذاری سلسله سلطنت را دارد که در گوشه و کنار جهان سابقه داشته و چيز جديدی نيست و نميتوان از اين عبارت قرآنی و عملکرد بر مبنای آن ، يک تفوق خدائی را مشاهده نمود . و اساساً آوردن کلمه عدالت ( قسط ) در اين عبارتِ منسوب به آسمانی ، نمايش باغ سبزِ عوامفريب و همانند تيری در تاريکی است که ميتواند فقط افراد ساده انديش را بدور پرچم محمد گرد آورد و به بهانه دستيابی به عدالت ، موجبات خونريزی را فراهم آورد و نهايتاً فرقه مدعی اتصال به آسمان را برای زمان و مکان محدودی به قدرت برساند .
خلاصه اينکه نشانه صحت يک ايدئولوژی ، عدالت است که فعلاً مشاهده نميشود و دليلی هم برای باقی ماندن آن وجود ندارد .
و اما حفظ رژيم بسيار دير شده :
بايد به متصديان فرقه رژيم اسلامی گفته شود که :
آنزمان ميبايستی بفکر حفظ رژيم باشيد که : مردم با انديشه پاک عدالتجويانه به خطای سهوی به شما نابکاران تاريک انديش اعتماد کردند و شما به آنان دروغها گفتيد و به فکر نام و نان خود بوديد ، انبانها اندوختيد و کاخها افراشتيد .
آنزمان ميبايستی بفکر حفظ رژيم باشيد که : سفارت آمريکا را بر خلاف مقررات بين المللی به بهانه جاسوسی که يک امر مرسوم در نمايندگيها است ، تصرف کرده و ميهمانان خود را به گروگان گرفتيد .
آنزمان ميبايستی بفکر حفظ رژيم باشيد که : در جنگ دست ساخته ای با ديوانه ای مثل صدام ، تمام ثروتهای ملی را بکار گرفتيد و با طرح شعارهای پوچ و بی اساس ، آنرا هشت سال بر ملت ايران تحميل کرده ايد و مردم بسياری را در اين راه قربانی نموديد و هنوز هم از آن رسوائی بی کفايتی خود به اسم دفاع مقدس ياد ميکنيد و اذهان مردم را شستشو ميکنيد .
آنزمان ميبايستی بفکر حفظ رژيم باشيد که : گماشتگان بر مسند قضا نشانديد و شاکيان عليه دستگاههای دولتی را با صدور احکام جانبدارانه ، سرگردان و بلاتکليف کرديد .
آنزمان ميبايستی بفکر حفظ رژيم باشيد که : جمع کثيری از مردم را به اتهامات و جرمهای واهی در بيدادگاههای فرمايشی ، به جوخه های مرگ و بدست جلادان سپرديد .
آنزمان ميبايستی بفکر حفظ رژيم باشيد که : روابط تجاری خارجی را ممری برای زراندوزی شخصی خودتان بر عليه اقتصاد ملی برگزيده ايد .
آنزمان ميبايستی بفکر حفظ رژيم باشيد که : بطور مخفيانه در پی دستيابی به تسليحات اتمی بوده ايد و ميلياردها دلار از ثروتهای ملی را در اين راه ناروا و غير انسانی بهدر داده ايد .
آنزمان ميبايستی بفکر حفظ رژيم باشيد که : از ترس برملا شدن خيانتهای خودتان ، رسانه ها را بستيد و فيلتر گذاری کرديد و خبرنگاران را حبس نموده و در زندانها شکنجه کرده و به قتل رسانيده ايد .
آنزمان ميبايستی بفکر حفظ رژيم باشيد که : در زندانها در طول اين سی ساله به زنان و دختران و حتی اينبار تحت عنوان مجوز سختگيری اسلامی ، به مردان نيز تجاوز کرده ايد .
آنزمان ميبايستی بفکر حفظ رژيم باشيد که : صنايع بزرگی را به اعوان خود پيشکش کرده ايد که موجب فلج شدن صنايع بومی ايران و هدر رفتن استعدادهای انسانی و پتانسيلهای اقليمی و تخريب محيط زيست ايران شده و شرافت ناشی از اشتغال مفيد و مولد از اين سرزمين رخت بر بست و باعث بروز و گسترش انواع فساد ، شرارت و اعتياد گرديد .
آنزمان ميبايستی بفکر حفظ رژيم باشيد که : علم را قدغن کرده و خرافاتی بنام احاديث و آيات واهی را با تلقين ، تداعی و تکرار ، بجای آن نشانيده ايد .
آنزمان ميبايستی بفکر حفظ رژيم باشيد که : با سرمايه های اين ملت ، به جنگ افروزی بين ملتها دامن زده ايد .
آنزمان ميبايستی بفکر حفظ رژيم باشيد که : با استخدام جيره خواران ، به تقويت سياهی لشگر پرداخته ايد و تورم اقتصادی به ارمغان آورده ايد .
آنزمان ميبايستی بفکر حفظ رژيم باشيد که : با فيلترگذاری در انتخابات ، رأی و خواسته های واقعی مردمی که صاحب اين سرزمين هستند را ناديده گرفتيد و در مجالس فرمايشی خود ، قوانين ضد بشری و ضد خدائی گذرانيديد .
آنزمان ميبايستی بفکر حفظ رژيم باشيد که : اعتراضات مردمی را اغتشاش و مردم را خس و خاشاک و اعتشاشگر معرفی کرديد و چون مير غضبانی نسبت به جان و مال و نواميسشان تعدی نموديد .
آنزمان ميبايستی بفکر حفظ رژيم باشيد که : در شعار ؛ « مرگ بر ضد ولايت فقيه » برای همگان آرزوی مرگ کرديد .
..................................................
هم اکنون برای حفظ اين رژيم پوچ انديش ، بسيار دير شده و ديگر اين امکان وجود ندارد .
بلی ترک قدرت بسيار دشوار است ، چون همزمان بايد پاسخگوی جنايات خودتان هم باشيد .
ديگر برای همگان روشن است که شما حتی آن اسلام بی اصالتی که ميگوئيد به آن معتقد هستيد ، نيستيد . چون اسلام علی رغم بی اصالتی و ستيزه جوئی ، دارای نقاط مثبتی است که ميتوان در آن نفوذ نمود و آنرا به حدودی از ملايمت و مدارا وا داشت که آن ، وجوب و آزادی امر به معروف و نهی از منکر و همچنين ضرورت رفتار شايسته با مسلمانان است که در شمايان يافت نميشود و شما همه مردم را اعم از مسلمان و غير مسلمان ، ملت مغلوب به حساب می آوريد و با آنان چون بردگان رفتار ميکنيد .
موضوعی که شما آنرا بنام نظام ميخوانيد ، همان جماعت تاريک انديشی است که ميخواهد بر ارکان سياست ، منابع اقتصادی و فرهنگ يک سرزمين بعنوان يک پايگاه ، حاکم باشد . اين جماعت بمراتب از مغولان ، تتاران ، نازيان ، طالبان و العقاعده برای ايران و جهان خطرناکتر است و اهداف شومی را تعقيب ميکند .

۱۳۸۸ آبان ۷, پنجشنبه

مير غضب را به گاری می بنديم

مير غضب را به گاری می بنديم
بنام يزدان پاک
در شگفتم اينان که خود شاهد لگدمال شدن شاه توسط همين مردم بودند ، اينبار قدرت آنان را ناديده ميگيرند . در فضائی که حقوق بگيران و جيره خواران ملت که بايد قاعدتاً در خدمت ايشان باشند ، از گزمه و داروغه و حکيم و حاکم گرفته تا قاضی و مرشد و واعظ و مفتی همگی با شمشير در دست در جايگاه ميرغضب جلوس نمودند .
اينان که به جعفر تازی مباهات ميکنند که چنين و چنان شاگرد داشته و گوئی نخستين کلنگ علم و دانائی را بر زمين نواخته ، گفته او را که گفته ؛ « الملک يبقی مع الکفر ولا يبغی مع الظلم » ، فراموش کردند . شايد بگويند همين عدل است که ما روا ميداريم . اما نه ! آيا کشتن مردم در خيابان عدل است ؟ آيا شکنجه کردن مردم عدل است ؟ آيا تجاوز به زندانيان عدل است ؟ آيا قرار دادن اعترافات ناروا در دهان زندانيان عدل است ؟ آيا باج خواهی برای آزادی از زندان ، عدل است ؟ آيا صدور احکام سنگين برای اتهامات از پيش بافته شده ، عدل است ؟ آيا بستن و سد کردن رسانه ها عدل است ؟ آيا شما جانيان و جانشينان محمد ، کدام عدل را در اين سی ساله ، در بين مردم استوار ساختيد و کدام پرونده روشن و سفيدی داريد که بدان مغرور شده ايد ؟
بدترين چيز اين است که ما مردم فکر کنيم که ؛ شما فکر ميکنيد . شما فرصتهای زيادی را از دست داده ايد و همچنان از دست ميدهيد . پيشنهادات موسوی و کروبی مبنی بر اجرای قانون اساسی ، بنفع شماست و شما نميفهميد و توقع فهم از شما خيلی بعيد است . درست در همين حالت ، فکر نميکنم که مردم ستمديده ، آن قانون اساسی ظالمانه را پذيرا باشند .
عدل اين است که ملتی ميخواهد آب و خاک خودش را بدست خويش اداره کند و اجازه چپاول ، تبعيض ، ناعدالتی ، اشغالگری ، جنگ افروزی و هدم و هدر فرصتهای بومی را به اجنبی پرستان ندهد .
عدل اين است که ما همسايگان ، دوستان ، خويشاوندان ، همکلاسيان ، همکاران و نهايتاً هموطنانِ ندا ، سهراب ، ترانه ، کيانوش و ديگر عزيزان هستيم و از رنج و خون عزيزانمان نميگذريم . براستی اين همه شقاوت و قساوتی که ديده ايم ، بهای اعتراض به جابجائی چند ميليون رأی بود ؟ ولی نه ! مشاهده اينچنين رفتار دون حيوانی از شما جاهلان بی پروا ، ما را به لگدمال کردن شما تشويق ميکند .
اما اينبار بگونه ای ديگر با شما رفتار خواهيم کرد . شخصيت و عقيده باطل شما را خواهيم کشت و شخص شما را به گاری خواهيم بست . در اين راستا يکصد گاری ساخته ايم که شما را بسنده است .
چرا بايد در مقابل ما بايستيد تا زحمت لگد مال کردن شما را بکشيم ؟
ای مگس ، عرصه سيمرغ نه جولانگه تست
عرض خود ميبری و زحمت ما ميداری
آری فرقی ندارد که به خيابان بيائيم يا نيائيم و فرقی هم ندارد که شعاری بدهيم يا ندهيم . آنجا که بايد کاری برای لگد مال کردن شما انجام شود ، ميشود و از چشمان نابينا و اذهان منجمدتان ، بسی دور است و يکباره بر سر شما خراب خواهد شد .

۱۳۸۸ آبان ۳, یکشنبه

Islamic nuclear program

Dear all receivers.
Hello; sir/madam
This document is about Islamic nuclear program in Iran.
Excuse me, my English language is not too all right to write this important political report.
So please transfer it into your language.
Persian text attached
Best regards
Please report me recivment
بنام يزدان پاک
روی سخنم با مجامع بين المللی است که طبعاً ملتها هزينه های آنها را تأمين ميکنند و بنابراين در موقعيتهای ضروری بايستی از خدمات آنان بهره مند گردند .
نميخواهم بابت دموکراسی که نداريم به داد ما برسيد . نميخواهم بابت اينکه آزادی بيان نداريم به داد ما برسيد . نميخواهم بابت اينکه رئيس جمهور تقلبی را بر ما تحميل کردند ، به داد ما برسيد . بلکه ميخواهم يک هشدار به شما که با رژيم فاشيسم دينی ايران در حال مماشات و مدارا هستيد بدهم . فکر ميکنم مطالعات شما در زمينه اديان و بويژه اسلام شناسی کامل و رسا ، نيست . متوليان رژيم اسلامی ايران يک منطق ( تراژدی ) خشونت باری را تعقيب ميکنند که گوئی خدا به آنها مأموريت داده تا جهان را از کفر پاک کنند و کفر و مصداقهای آنرا هم خودشان تعريف و تصديق ميکنند . اين يعنی بُروز قريب الوقوع يک جنگ و خونريزی بزرگ از نوع جهانی دوم که با فاشيسم هيتلری و اتکاء واهی بر نظريه تکامل آغاز شده بود . جهان شاهد برخوردهای خشونت بار و دون انسانی و حتی دون حيوانی رژيم اسلامی با ايرانيان بوده و حتماً اين روند در داخل ادامه دارد و سخت تر هم ميشود . مهم نيست و ما سی سال است که با اين مأموران و نگهبانان جهنمی سر و کار داريم . ولی جهان بايد بفکر اين باشد که اينان با قوی تر شدن و مسلح تر شدن ، همين بلاها را بر سر کل جهانيان خواهند آورد . يعنی اينان از طالبان و القاعده خطرناکتر هستند و دلايل فلسفی و زير بنای فکری آنان بقرار زير است :
در کتاب اصلی مسلمانان يعنی قرآن تشويق به کشتار و خشونت در جاهای بسياری مانند موارد زير آمده :
سوره نحل آيه 60 :
وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ
ترجمه فارسی :
و هر چه در توان داريد از نيرو و اسبهای آماده بسيج كنيد تا با اين [تداركات] دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] ديگری را جز ايشان كه شما نمی‏شناسيدشان و خدا آنان را می‏شناسد بترسانيد و هر چيزی در راه خدا خرج كنيد پاداشش به خود شما بازگردانيده می‏شود و بر شما ستم نخواهد رفت .
In English:
and prepare against them what force you can and horses tied at the frontier, to frighten thereby the enemy of allah and your enemy and others besides them, whom you do not know (but) allah knows them; and whatever thing you will spend in allah's way, it will be paid back to you fully and you shall not be dealt with unjustly.
شرح :
اينان مأموريت دارند که ؛ خود را برای ترسانيدن دشمنان خود و دشمنان خدای معرفی شده توسط اسلام ، آماده کنند و حتماً شما ميدانيد ، اسب و تجهيزات امروزی که بتواند دشمنان آنها و دشمنان مثلاً خدا را بترساند چيست . ضمناً عين همين عبارت قرآنی که مثلاً مربوط به کتاب خداست ، را روی سينه هر پاسداری در ايران ميتوانيد ببينيد .

سوره توبه آيه 73 ؛ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ
سوره تحريم آيه 9 ؛ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ
ترجمه فارسی :
ای پيامبر با كافران و منافقان جهاد كن و بر آنان سخت بگير و جايگاهشان دوزخ است و چه بد سرانجامی است .
In English:
o prophet! strive hard against the unbelievers and the hypocrites and be unyielding to them; and their abode is hell, and evil is the destination.
شرح :
اين دو عبارت قرآنی را با هم مقايسه کنيد دقيقاً يکسان هستند . اينها همان آيه هائی هستند که عرض کردم ؛ مسلمانان از سوی خدايشان مجاز به سختگيری و شدت عمل بر عليه کفار و منافقين هستند و حتماً برايشان حسنه نوشته ميشود . قطعاً سختگيری که در اين عبارات ذکر شده برای پيروان اين مسلک مقدس است و حد و مرزی نميشناسد . ضمناً هر کسی که نماز ميخواند ، نميتواند خود را مسلمان بنامد و در حکومت اسلامی کسی مسلمان است که از طريق نماينده خدا تأييد شود .

سوره فتح قسمت اول آيه 29 ؛ مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَی الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ ............
ترجمه فارسی همين قسمت ؛
محمد پيامبر خداست و كسانی كه با اويند بر كافران سختگير و با همديگر مهربانند ...............
In English:
muhammad is the messenger of allah, and those with him are firm of heart against the unbelievers, compassionate among themselves; ……………..
شرح :
در اين قسمت معلوم شده که مهربانی اسلامی ، ويژه خودی هاست و نه بی خودی ها ( غير خودی ها ) . و سخت گيری هم ويژه کفار است و کفار کسانی هستند که توسط رئيس هر فرقه ( در ايران ، ولی فقيه ) تعريف و شناسائی ميشوند . هرکسی را که ولی امر مسلمين تشخيص بدهد که کافر و يا بدتر از کافر است ، با او به سختی رفتار خواهد شد و مصداق کسانی که بايد با آنها به سختی رفتار شود ، همين معترضينی هستند که فصل الخطاب را ناديده گرفتند . و بازهم کسانی در جهان هستند که ولی امر مسلمين تشخيص ميدهد که آنان مخل اسلام هستند .

سوره نساء آيه 76 : الَّذِينَ آمَنُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِيَاء الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا
ترجمه فارسی :
كسانی كه ايمان آورده‏اند در راه خدا كارزار می ‏كنند و كسانی كه كافر شده‏اند در راه طاغوت می جنگند پس با ياران شيطان بجنگيد كه نيرنگ شيطان [در نهايت] ضعيف است .
In English:
those who believe fight in the way of allah, and those who disbelieve fight in the way of the shaitan. fight therefore against the friends of the shaitan; surely the strategy of the shaitan is weak.

شرح :
در اين کتاب ، يکی از وظايف ايمان آورندگان جنگيدن است و ما ميدانيم که آفريدگار هستی که بطور مداوم مشغول تقويت حيات و نشاط بر روی زمين است با اين کار قطعاً مخالف است .

سوره توبه آيه 12 ؛ وَإِن نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ
ترجمه فارسی :
و اگر سوگندهای خود را پس از پيمان خويش شكستند و شما را در دينتان طعن زدند پس با پيشوايان كفر بجنگيد چرا كه آنان را هيچ پيمانی نيست . باشد كه [از پيمان‏شكنی] باز ايستند .
In English:
and if they break their oaths after their agreement and (openly) revile your religion, then fight the leaders of unbelief-- surely their oaths are nothing-- so that they may desist.
شرح :
يعنی رسيدن به شناخت حقايق جهان هستی و بطلان ادعاهای پيشوايان دينی ، در اين عبارت ، جرم تلقی شده و مجازات مرگ را در پی دارد .

سوره توبه آيه 14 ؛ قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُّؤْمِنِينَ
ترجمه ؛
با آنان بجنگيد خدا آنان را به دست‏ شما عذاب و رسوايشان می ‏كند و شما را بر ايشان پيروزی می ‏بخشد و دلهای گروه مؤمنان را خنك می ‏گرداند .
In English:
fight them, allah will punish them by your hands and bring them to disgrace, and assist you against them and heal the hearts of a believing people.
شرح :
در اينجا نشانه ای از عصبانيت فرقه مذهبی بر عليه معترضين آورده شده که فقط با کشتن آنها دلشان خنک ميشود . و اين يک موضوع روانشناسی است . دستور کشتن و شنکنجه مخالفين در اين عبارت ، صراحت دارد .

سوره توبه آيه 29 ؛ قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الاخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حَتَّی يُعْطُواْ الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ
ترجمه ؛
با كسانی از اهل كتاب كه به خدا و روز بازپسين ايمان نمی ‏آورند و آنچه را خدا و فرستاده‏اش حرام گردانيده‏اند حرام نمی ‏دارند و متدين به دين حق نمی ‏گردند كارزار كنيد تا با [كمال] خواری به دست‏خود جزيه دهند .
In English:
fight those who do not believe in allah, nor in the latter day, nor do they prohibit what allah and his messenger have prohibited, nor follow the religion of truth, out of those who have been given the book, until they pay the tax in acknowledgment of superiority and they are in a state of subjection.
شرح :
اين مجوز رفتار خشونت آميز با ايمان آورندگان به باصطلاح پيامبران پيشين ( يهوديان و مسيحيان ) و باج گيری از آنان است .

سوره نساء آيه 24 ؛ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَاء ذَلِكُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِكُم مُّحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا
ترجمه ؛
و زنان شوهردار [نيز بر شما حرام شده است] به استثنای زنانی كه مالك آنان شده‏ايد [اين] فريضه الهی است كه بر شما مقرر گرديده است و غير از اين [زنان نامبرده] برای شما حلال است كه [زنان ديگر را] به وسيله اموال خود طلب كنيد در صورتی كه پاكدامن باشيد و زناكار نباشيد و زنانی را كه متعه كرده‏ايد مهرشان را به عنوان فريضه‏ای به آنان بدهيد و بر شما گناهی نيست كه پس از [تعيين مبلغ] مقرر با يكديگر توافق كنيد [كه مدت عقد يا مهر را كم يا زياد كنيد] مسلماً خداوند دانای حكيم است .
In English:
and all married women except those whom your right hands possess (this is) allah's ordinance to you, and lawful for you are (all women) besides those, provided that you seek (them) with your property, taking (them) in marriage not committing fornication. then as to those whom you profit by, give them their dowries as appointed; and there is no blame on you about what you mutually agree after what is appointed; surely allah is knowing, wise.
شرح :
موضوع پاکيزگی جنسی در اسلام شايعه ای بيش نيست و در عبارت قرآنی بالا ميبينيم که ؛ مرد مسلمان مجاز است که زنان شوهر داری را که اسير گرفته ، تملک کند ، بلی ! انسان را تملک کند . اين تصرف واقع نميشود مگر بوسيله جنگ و خشونت . دستگيری متهمين و اسيران جنگی توسط مأموران و سربازان رژيم اسلامی يکی از انواع تصرف و مالکيت بر انسان تلقی ميشود و اين نابکاران ميتوانند با اين اجازه ای که الله به آنها داده ، با زنان و دختران مردم و ملل مغلوب ، آميزش جنسی داشته باشند . مجوز تجاوز جنسی به مردان را ميتوان از سوره توبه آيه 14 ( آيه در بالا آمده ) استخراج نمود که از مصاديق سختگيری و شکنجه است . هم نميخواهم و هم اين فرصت را ندارم که توضيح کاملی از چگونگی رفتارهای سالم جنسی سخنی به ميان بياورم . خلاصه اينکه تعاملات جنسی که هنر آفرينش است ، برای اهداف گوناگون از جمله کسب لذت روا و خشنودی انواع جانداران قرار داده شده و اينگونه در قرآن با آن ناشيانه برخورد شد . زن در اسلام چه آزاد و چه اسير هردو به اندازه برده جنسی قابل خريد و فروش و تصرف ، شناسائی شده اند و نه به عنوان انسان . ضمناً اين شيوه ای بوده که رسول الله باصطلاح اعظم در جنگها عمل ميکرده و در خصوص رفتار جنگجويان اسلام با اسرای جنگی بقول راويان فرقه های دينی که خود را آيات عظام و علمای اعلام معرفی ميکنند ، وَاللهُ اَعلَمُ .

سوره توبه آيه 111 ؛ إِنَّ اللّهَ اشْتَرَی مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَی بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ



ترجمه فارسی :
در حقيقت‏خدا از مؤمنان جان و مالشان را به [بهای] اينكه بهشت برای آنان باشد خريده است همان كسانی كه در راه خدا مي‏جنگند و مي‏كشند و كشته مي‏شوند [اين] به عنوان وعده حقی در تورات و انجيل و قرآن بر عهده اوست و چه كسی از خدا به عهد خويش وفادارتر است پس به اين معامله‏ای كه با او كرده‏ايد شادمان باشيد و اين همان كاميابی بزرگ است .
In English:
surely allah has bought of the believers their persons and their property for this, that they shall have the garden; they fight in allah's way, so they slay and are slain; a promise which is binding on him in the taurat and the injeel and the quran; and who is more faithful to his covenant than allah? rejoice therefore in the pledge which you have made; and that is the mighty achievement.
شرح :
در اين عبارت با دادن وعده بهشت ، ايمان آورندگان را به جنگ ، خشونت ، استبداد و خونريزی فرا ميخواند .

سوره توبه آيه 123 ؛ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلِيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ
ترجمه : ای كسانی كه ايمان آورده‏ايد با كافرانی كه مجاور شما هستند كارزار كنيد و آنان بايد در شما خشونت بيابند و بدانيد كه خدا با تقواپيشگان است .
In English:
o you who believe! fight those of the unbelievers who are near to you and let them find in you hardness; and know that allah is with those who guard (against evil).
شرح :
اين هم دستور برای خشونت بر عليه مخلوقات بشری که کافر ناميده شده اند . معلوم ميشود که ايمان آوردن به الله ، ابداً از روی مطالعه و آزادی انديشه نبوده و حتماً می بايستی اجبار و خونريزی را بهمراه داشته باشد . اين نمونه عبارات قرآنی نشان ميدهند که الله با بشريت سر جنگ داشته و قصد مسالمتی در کار نبوده و نيست . اين در حاليست که يافته های علم روانشناسی ، موفقيت ايجاد رفتار مطلوب بروشهای زور و اراعاب را رد ميکند و علم قطعاً خدائيست . من يافته های علمی را وحی علمی ناميدم .

سوره فتح آيه 16 ؛ قُل لِّلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَی قَوْمٍ أُوْلِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ فَإِن تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا وَإِن تَتَوَلَّوْا كَمَا تَوَلَّيْتُم مِّن قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا
ترجمه فارسی :
به برجای ‏ماندگان باديه‏نشين بگو به زودی به سوی قومی سخت زورمند دعوت خواهيد شد كه با آنان بجنگيد يا اسلام آورند پس اگر فرمان بريد خدا شما را پاداش نيك ميبخشد و اگر همچنان كه پيشتر پشت كرديد [باز هم] روی بگردانيد شما را به عذابی پردرد معذب می ‏دارد .
In English:
say to those of the dwellers of the desert who were left behind: you shall soon be invited (to fight) against a people possessing mighty prowess; you will fight against them until they submit; then if you obey, allah will grant you a good reward; and if you turn back as you turned back before, he will punish you with a painful punishment.


شرح :
اين هم مجوز خونريزی و شکنجه های سخت از طرف الله برای مسلمانان بر عليه کسانی که قرار است به اسلام دعوت شوند و مثلاً از رحمت آن بهره مند گردند .

سوره حديد آيه 10 ؛ وَمَا لَكُمْ أَلَّا تُنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا يَسْتَوِي مِنكُم مَّنْ أَنفَقَ مِن قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُوْلَئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِّنَ الَّذِينَ أَنفَقُوا مِن بَعْدُ وَقَاتَلُوا وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَی وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ
ترجمه فارسی :
و شما را چه شده كه در راه خدا انفاق نمی ‏كنيد و [حال آنكه] ميراث آسمانها و زمين به خدا تعلق دارد كسانی از شما كه پيش از فتح [مكه] انفاق و جهاد كرده‏اند [با ديگران] يكسان نيستند آنان از [حيث] درجه بزرگتر از كسانی ‏اند كه بعداً به انفاق و جهاد پرداخته‏اند و خداوند به هر كدام وعده نيكو داده است و خدا به آنچه می ‏كنيد آگاه است .
In English:
and what reason have you that you should not spend in allah's way? and allah's is the inheritance of the heavens and the earth, not alike among you are those who spent before the victory and fought (and those who did not): they are more exalted in rank than those who spent and fought afterwards; and allah has promised good to all; and allah is aware of what you do.
شرح :
اين هم نمونه ای که الله ، جنگ و خونريزی را در رديف کارهای بشر دوستانه مانند بخشيدن اموال به نيازمندان قرار ميدهد .

سوره صف آيه 4 ؛ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنيَانٌ مَّرْصُوصٌ
ترجمه فارسی :
در حقيقت‏خدا دوست دارد كسانی را كه در راه او صف در صف چنانكه گويی بنايی ريخته شده از سرب‏اند ، جهاد می ‏كنند .
In English:
surely allah loves those who fight in his way in ranks as if they were a firm and compact wall.
شرح :
اين هم مشوق ديگر برای درگيری و خونريزی که نشانگر ماليخوليائی بودن صادرکننده اين دستورات است .

شرح و نتيجه گيری از عبارات بالا :
در عبارات قرآنی بالا که حکم قتل ، شکنجه و سختگيری کفار را توسط مسلمانان تجويز ميکند ، بايد بدانيم که کفر يک تعريف عام از آن نوعی که اديان اصطلاحاً به آن اشاره ميکنند ، نيست و باين ترتيب رئيس هر فرقه ميتواند فتوای تکفير هر فرد يا جمعيت يا فرقه ای را صادر کند . يعنی هيچ تشخيص مطلقی در نظرات رهبران دينی وجود ندارد و با تکيه بر سلايق و منافع شخصی ، گروهی و فرقه ای ، اين آزادی را دارند که حکم کنند و هواداران و پيروان ساده لوحی هم دارند که در اجرای آن احکام غير اصولی ، سر از پا نميشناسند و به شوق بهشت ، حاضرند دنيائی را خراب کنند . وقتی کلمه کفر به ميان می آيد ، پيروان اديان بنوعی ويروسی ميشوند و شايد فکر ميکنند که ، عنقريب دشمنانِ دست ساختة خدا ، به عرش او حمله ميکنند و او را در بند کشيده ، زندانی و سپس به صليب ميکشند . آخر کسی پيدا نميشود که بپرسد ؛ دشمن خدا چه کاری ميتواند بکند ؟ آيا او ميتواند جلوی حرکت کهکشانها ، ابر ، باد ، باران ، تابش آفتاب و رشد و باروری و غيره را که در حوزه مديريت اجرائی خداست ، بگيرد ؟ ولی همينان غافلند که آزار رسانيدن و کشتن مخلوقات خدا به هر بهانه ای ، نوعی مخالفت با آن آفريدگار است . آفريدگاری که مخلوقاتش را آفريده حتماً آنها را دوست ميدارد و کشتن و آزار رسانيدن به آنها شايد شديدترين نوع مخالفت و دشمنی با خداست . بلی مشکل اينجاست که با آن باورهای خرافی ، در حقيقت خود خدا را نشناخته اند .

عبارات نَرم جانشين :
جالب است بدانيم ؛ ملا ها در موعظه برای پيروان خوش باور اسلام ، از آن عبارات بالا استفاده نميکنند و عبارت های زير را می آورند که گوئی اسلام دين حکمت و رحمت است ، در حاليکه هريک از عبارات بالا مصداق ناعدالتی و نقض حقوق بشر هستند و انسان می ماند که ، چگونه از اين کتاب بی سرفصل ، برای بيان مقاصدشان استفاده ميکنند . جداً يکی از معجزات قرآن همين تناقض گوئی و پرت بودن مطالب و بی سرفصل موضوعی بودن آن است .

سوره نحل آيه 125 ؛ ادْعُ إِلِی سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ
ترجمه فارسی :
با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به [شيوه‏ای] كه نيكوتر است مجادله نمای در حقيقت پروردگار تو به [حال] كسی كه از راه او منحرف شده داناتر و او به [حال] راه‏يافتگان [نيز] داناتر است .
In English:
call to the way of your lord with wisdom and goodly exhortation, and have disputations with them in the best manner; surely your lord best knows those who go astray from his path, and he knows best those who follow the right way.
شرح :
آيا شما تا کنون در مباحثه با ستيزه جويان اسلامی به اين روش برخورد کرده ايد و يا با همان روشهای خشونت آميز و عناد انگيزِ برآمده از عبارتهای بالاتر مواجه شده ايد ؟

سوره آل عمران آيه 104 ؛ وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَی الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
ترجمه فارسی :
و بايد از ميان شما گروهی [مردم را] به نيكی دعوت كنند و به كار شايسته وادارند و از زشتی بازدارند و آنان همان رستگارانند .
In English:
and from among you there should be a party who invite to good and enjoin what is right and forbid the wrong, and these it is that shall be successful.
شرح :
وجود ايندو عبارت ملايمتر و نظائر آن در قرآن بنوعی ، انداختن تير در تاريکيست و آنچه از ابتدای غائله اسلام عمل شده و ميشود خشونت و ستيزه جوئی بی حد و حصر است که همه گونه اعمال ضد بشری و همه آنچه که بر مردم معترض و مسالمت جوی ايران رفته را توجيه ميکند و جهان در صورت اهميت ندادن به اين هشدار ، دچار آن خواهد شد .

لطفاً خودتان قبول زحمت کنيد و بيشتر با اين کتاب دست ساخته و دين اختراعی محمد تازی آشنا شويد . وليکن برای من همان چند عبارت قرآنی بالا کافی است . وجود عبارات حکمت آميز را بکلی در قرآن رد نميکنم وليکن همين تعداد از عبارات قرآنی که مخل عدالت هستند ، مرا بر آن ميدارد که بگويم ضمن اينکه اصل وجودی قرآن بعلت ستم بر مردمان غير عرب و مردمان ادوار پس از آن ، قابل انتصاب به آفريدگاری که هر لحظه مشغول تزريق نشاط و خرمی به حيات زمين است ، نيست . در حقيقت اين تازينامه بطور يک خط در ميان مردم را تهديد ميکند و ناسزا ميگويد و نميتوان از پيروان افراطی فرقه های متعدد اين مکتب اختراعی ، روشهای عادلانه را توقع داشت .
بنابراين شما نميتوانيد با فرقه ای که کشتار مردم را به جرم واهی کفر ، تجويز ميکند و رهبر فرقه هم به اندازه کافی آدمهای خوش باور در اختيار دارد ، مستقيماً وارد جنگ شويد . هم از سوئی ديگر از جايگاه سياسی و حقوقی بخاطر الزام رعايت حق آزادی عقيده ، نميتوانيد به عبارات قرآنی بطور علنی انتقاد کنيد ، زيرا هنوز هستند کسانی که باور دارند ؛ خدای آفريدگار هستی سخنگو و کاتب است و بذر فتنه را در بين مردم می افشاند .
شما ميوانيد با توجه به افشای مرکز اتمی جديد رژيم اسلامی در نزديکی شهر قم ، بگوئيد : رژيم ايران مخفی کاری ميکند و قابل اعتماد نيست و خواستار بازرسی کليه مکانهای دولتی بشويد . اين مهم با توجه به جوی که در ايران بر عليه حاکميت مستبد بوجود آمده ، هزينه چندانی ندارد .
علاوه بر اين سازمانهای حقوق بشری که بخشی از هزينه های آنها توسط مردم ايران و از طريق تعهدات دولتی پرداخت ميشود ، نسبت به آنچه از نقض حقوق بشر در ايران ميگذرد نبايد بی تفاوت باشند و بايد بطور دائم خواستار اعزام تيمهای بازرسی به ايران شوند .
فرض کنيد ما :
آزادی بيان نخواهيم
به شکنجه و تجاوز و قتل زندانيان اعتراض نداشته باشيم
دموکراسی نخواهيم
حق برخورداری از قضاوت عادلانه را نخواهيم
حق تحصيل بدون تبعيض را نخواهيم
حق اشتغال بدون تبعيض را نخواهيم
حق تشکيل احزاب را نخواهيم
حق آزادی عقيده را نخواهيم

شما که بفکر امنيت و مسالمت در جهان هستيد ، طبعاً نبايد در حق خودتان کوتاهی کنيد . تراژدی فرقه اسلامی از بمب هسته ای بمراتب خطرناکتر است .
شما پيام احمدی نژاد را در سالن مجمع عمومی سازمان ملل متحد ، بخوبی دريافت نکرديد . او خواستار دخالت در مديريت جهانی شده در حاليکه حقوق اهل جهان و حتی هموطنانش را رعايت نميکند . او خواستار عدالت جهانی شده و عدالت در قرآن او هم با اسلحه تأمين ميشود . به سوره حديد آيه 25 مراجعه کنيد :
لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ

ترجمه فارسی :
به راستی [ما] پيامبران خود را با دلايل آشكار روانه كرديم و با آنها كتاب و ترازو را فرود آورديم تا مردم به انصاف برخيزند و آهن را كه در آن برای مردم خطری سخت و سودهايی است پديد آورديم تا خدا معلوم بدارد چه كسی در نهان او و پيامبرانش را ياری مي‏كند آری خدا نيرومند شكست ناپذير است .
In English:
certainly we sent our messengers with clear arguments, and sent down with them the book and the balance that men may conduct themselves with equity; and we have made the iron, wherein is great violence and advantages to men, and that allah may know who helps him and his messengers in the secret; surely allah is strong, mighty.


اما موضوع اسرائيل و هولوکاست که احمدی نژاد در ايران گفته بود :
مطابق با روايات تاريخی اديان ، نخستين کسی که نام اسرائيل را داشت ، يعقوب پدر يوسف و يهودا و برادران ديگرشان بوده که ساکن کنعان قديم و همان فلسطين و اسرائيل امروزی بود . شايد مردم مسلمان آنجا هم خودشان بنی اسرائيلی الاصل بوده باشند . در هر صورت فکر نميکنم تأسيس دولت اسرائيل ربطی به هولوکاست داشته باشد و بويژه مسلمانان که مدعی بيت المقدس هستند نميتوانند موضوع اسرائيل را به هولوکاست ربط بدهند ، چون اختلاف بين مسلمانان و يهوديان ( بنی اسرائيل ) از زمان محمد شروع شده و محمد تعداد بسياری از يهوديان ساکن مدينه و اطراف آنرا کشته و اراضی آنان را اشغال نموده و تعدادی از زنان و مردان آنان را اسير گرفته و مابقی را از موطنشان اخراج نمود . احمدی نژاد مشغول فرافکنی و به فراموشی سپردن اين حوادث است .
ديگر اينکه احمدی نژاد از شخصيت موهومی بنام امام زمان ياد کرده و حتماً اينبار صندلی خالی اين شخص موهوم توسط يکنفر اشغال خواهد شد و هستند کسانی که باور کنند و در آنزمان هيچ قدرتی جلودار او نخواهد بود .
من بعنوان يک ايرانی و عضو جنبش دموکراسی خواهی و مسالمت جوی سبز ، هرگونه اقدام بر عليه حقوق بشر را صرفنظر از ديانت ، تفکر ، سرزمين ، فرقه ، رنگ و نژاد ، محکوم ميکنم . با اينکه به نفی اصالت دين رسيده ام و اديان را فاقد شايستگی دخالت در امور سياسی ميدانم ، به آزادی پيروان اديان در محدوده خصوصی احترام ميگذارم .

اما برنامه هسته ای و انرژی در ايران :
نه تنها در ايران بلحاظ تأمين انواع صورتهای انرژی مشکلی وجود ندارد ، بلکه هنوز منابع و پتانسيلهای عظيمی از انرژی جاری و پاک در ايران بهدر ميروند و همچنين مشکل ايران در خصوص انرژی ، عمدتاً سوء مديريت در مصرف آنهاست .
رژيم اشغالگر اسلامی ايران نه تنها به فکر احياء و بهره برداری از پتانسيلهای انرژی پاک اقليم ايران نيست بلکه هرگونه تحليل و بررسی و پژوهش در اين زمينه ها را به انحاء مختلف سرکوب و منحرف ميکند . مخاطبين محترم از اقليم نيمه کويری ايران مطلع هستند و با توجه به نعمت انرژی خورشيدی فراوان ، لازم بوده که ابتداء به تأسيس ايستگاههای خورشيدی و گسترش اين نوع از انرژی ميپرداختيم و از انرژی هسته ای بدليل خطرات بالقوه و هم بدليل امکان توسعه آن بسوی تسليحات ، خود داری ميکرديم .
ميدانيم که عناصر فلزی سنگين و ناپايدار راديو اکتيو در طبيعت بصورت آزاد يافت نميشوند . اين فلزات بيشتر بصورت ترکيبات با غير فلزاتی مانند اکسيژن بصورت اکسيد در طبيعت يافت ميشوند . البته اکسيدها هم بصورت ترکيب خالص وجود ندارند بلکه با عناصر ديگری هم ترکيب شده و يا بصورت مخلوط کم عيار در معادن يافت ميشوند . بنابراين بعلت اتصالات ترکيبی ، امکان تشعشع عناصر راديو اکتيو مانند ؛ اورانيم ، بسيار کم است و ميتوان گفت ؛ وجودشان در طبيعت ، دارای تشعشعات ناچيز و بی خطری است . استخراج و تغليظ اين ترکيبات بروشهای فيزيکی متداول از قبيل ؛ آسياب کردن ، سنگجوری ، فولوتاسيون و گريز از مرکز توسط سانتريفيوژ و سپس عمليات شيميائی نظير تجزيه ، موجبات تشعشع بيشتر اين عنصر راديو اکتيو را فراهم می آورد . آنچه که از انرژی هسته ای تحت عنوان منبع انرژی پاک ياد ميشود ، کاملاً بی اساس است . زيرا همواره دو ضايعه ؛ آلودگی گرمائی ناخواسته و تشعشعات راديواکتيو را بهمراه دارد .
اگر ما ايرانيان خواهان برخورداری از انرژی هسته ای باشيم ، آنرا کاملاً قانونی و تحت نظارت دقيق و بی قيد و شرط سازمانهای بين المللی مربوطه ميخواهيم . چون ميخواهيم از آخرين تجهيزات حفاظتی نيز برخوردار باشيم . زيرا داشتن چنين راکتورهای خطرناکی بدون در نظر گرفتن معيارها و استاندارهای حفاظتی و امنيتی نه تنها هيچ فايده ای ندارد بلکه زيانهای بيشماری را برای موجودات زنده از جمله انسان ، بهمراه دارد .
علت بحث برانگيز بودن برنامه هسته ای رژيم اسلامی ، همانا تمايلات ستيزه جويانه در بنيانهای فکری ، مخفی کاری و نواقص فنی مرتبط با حفاظت آن است و ايرانيان و جهانيان نبايد در مقابل اين خطرات جدی ، بی تفاوت باشند . بی شک رژيم ستيزه جوی اسلامی در پی انرژی الکتريکی توسط راکتورهای اتمی نيست ، چون برنامه ای برای اداره امور جامعه ندارد و حتماً موضوع تسليحات پر مخاطره را از اين طريق بالقوه خطرناک در سر ميپروراند و احتمال وجود مراکز اتمی ديگری هم در ايران بعيد نيست .
آنچه شرط بلاغ بود گفتم و فکر ميکنم به اندازه کافی در مقابل رژيم اسلامی انفعال نشان داده شده و بايد کمی قاطعتر عمل شود . من با توجه به سوابق تعاملات منفعلانه آژانس بين المللی انرژی اتمی ، شورای حکام و شورای امنيت سازمان ملل متحد ، به اين نتيجه رسيدم که گوئی تبانی هائی در پشت پرده جريان دارد و کسانی شايد بخواهند يکبار ديگر خشونت و خونريزی گسترده را در جهان تجربه کنند . قاطعيت مورد نظر اين است که بطور جدی از رژيم اسلامی خواسته شود که ؛ برنامه های تغليظ اورانيم را متوقف و مؤسسات مربوطه را تعطيل کند و برای اجرای اين خواسته ، از اهرمهای نظارتی بين المللی و کشورهای عضو استفاده شود .
ضمناً نقض حقوق بشر در هر جای جهان يک مسئله داخلی نيست و بايد نهادهای حقوق بشری در آن دخالت صريح بنمايند .
لازم به ذکر است که پس از تسليم شدن سران رژيم ستيزه جوی اسلامگرا ، منافع کشورهائی که با ايران قراردادهای تجاری منصفانه ای داشته اند ، محفوظ خواهد ماند . بنابراين نگرانی کشورهای چين و روسيه را بی مورد ميدانم مگر اينکه آنان قراردادهای غير منصفانه ای با اين سران منعقد کرده باشند و در اينصورت بايد از هم اکنون در مفاد آن معاهدات تجاری ، تجديد نظر نمايند .
شايد آيندگانی اکر وجود داشته باشند ، نسبت به عملکرد های نارسای اين نسل ، ابراز تنفر کنند .

۱۳۸۸ مهر ۲۹, چهارشنبه

اسلام يا حقوق بشر

بنام يزدان پاک
اسلام يا حقوق بشر
مشکل ما هم همين است
در کمال تعجب ميخواهم از خامنه ای و مصباح تشکر کنم . چون ما مردم تهيدست ، رسانه ای نداريم که حقايق را به عموم برسانيم و ايندو نفر با بيان اين نکات که ؛ اسلام با حقوق بشر مخالف است و علوم انسانی با قرآن مغاير است ، خدمت شايانی را به کسانی نمودند که شايد در بی اصالت بودن اسلام ، کمی ترديد داشتند .
فرقه و کتابی که بر عليه حقوق حقه بشر باشد بی شک از سوی آفريدگار هستی تشريع نشده و فاقد اعتبار ادعائی است .
کتابی که با يافته های علمی و مستند ، مخالف باشد بی شک از سوی آفريدگار هستی صادر نشده .
موضوعات علمی هيچگاه مختص منطقه خاصی نيستند و از همه مهمتر اينکه کليه موضوعات علمی توسط هر فردی به هر زبانی قابل تحقيق ، نتيجه گيری و مستندسازی است . نتايج مشاهدات علمی و پژوهشهای علمی ، غير قابل انکار هستند و نميتوان با تکيه بر يکسری اقوال بی اعتبار تاريخی ، خلاف آنها را ثابت کرد . همه دستاوردهای علمی اعم از انسانی و تجربی بعلت مستند و قابل تکرار بودن ، غير قابل انکار هستند . حقيقت محض را فقط ميتوان از کوششهای علمی بدست آورد و ممنوع کردن آن ، جنگ با حقيقت و جنگ با خدای حقيقی است .
آری ما ميدانستيم که اسلام با بشريت و انسانيت مشکل دارد و حال با اين اعترافات ، موضوع کاملاً برملا و همه دان شد و ما همين اعتراف را کم داشتيم و ميخواستيم و حالا داريم .
با سرنيزه نميتوان به جنگ حقيقت رفت و جنگ با حقيقت ، محکوم به شکست است .

۱۳۸۸ مهر ۲۷, دوشنبه

فيلتر شکن U95

بيست و سه سال ( 23 سال )

بنام يزدان پاک
بيست و سه سال ( 23 سال )
کتاب حاضر کوششی است که شادروان علی دشتی با کنکاش علمی ، منطقی و فلسفی خود تلاش نموده تا خرافی بودن و بی اصالت بودن اسلام را برملا سازد . بی گمان او و همه انديشمندانی که در عرصه جستجو و معرفی حقايق جهان هستی تلاش کرده اند ، در اين شگفتی مانده اند که ؛ با وجود گسترش روز افزون شناخت های علمی و کشف و تميز علتها ، هنوز مردمانی هستند که يک واقعه محلی دور دست را به نام دين آسمانی باور دارند و ميخواهند همه امور خود را بر پايه دستورات نارسای قرنهای دور ، استوار سازند .
اين مردمان از خود نميپرسند :
آيا خدائی که در زمانی ، همه روزه سخن ميگفته و پی در پی مشکلات فردی ، سياسی ، اقتصادی و حتی جنسی پيامبرش را حل ميکرد ، چگونه شده که امروز در مقابل انشعابات متعدد و متکثر همان دينی که مثلاً خودش فرستاده ، سکوت اختيار کرده و تماشاچی صحنه های دلخراش و خونين حاصل از درگيری فرقه هاست ؟
آيا پيام خدا بزبان عربی که در قرآن ( ياسای محمدی ) آمده برای تمامی تيره های انسانی که بزبانهای گوناگون سخن ميگويند ، کافی ، بسنده و قابل درک است ؟
آيا آن پيامهای منسوب به خدا ، قادر به حل مشکلات و همچنين اداره امور جامعه هستند ؟
آيا هنوز فکر ميکنند که ؛ آفريدگار هستی که با خلقت زيبا و کاملش برای مخلوقات نشاط ، شادمانی ، آسايش ، آرامش و خرمی را خواسته ، همان خدائيست که حکم قتل انسانها را به نمايندگانش داده ؟
آيا هنوز فکر ميکنند که ؛ زن در فرايندهای جنسی هيچ بهره ای ندارد و فقط بعنوان برده جنسی قابل خريد و فروش است و هيچ شأن و خلاقيت انسانی ندارد ؟
و هزاران سؤال ديگر
آيا ميتوان کتابی به اين سخافت و نارسائی و نقص را به آفريدگاری دانا و توانا ، نسبت داد ؟
شادروان دشتی اما علی رغم رسيدن به باطل بودن ادعاهای محمد و جانشينانش ، همچنان با کلمات احترام آميز متداول در فرهنگ داخلی همين فرقه ها سخن گفته و قصد او خود داری از اهانت بود . ما هم قصد اهانت به مؤسسين و مخترعين اسلام را نداريم زيرا محمد هم اميری بود مانند ساير اميران در نقاط مختلف جهان و در زمانهای دور و نزديک ، که قاعدتاً نبايد ربطی به ما داشته باشد . بلکه کسانی را شايسته اهانت ميدانيم که اين واقعه و بلوای محلی که بر پايه ستيزه جوئی ، خونريزی ، وحشيگری ، تجاوز و اشغالگری ، توسعه يافته را از جانب خدا تصور کردند و آنرا بنام دين خدا و آئين زيستن ، تبليغ نمودند و رسميت بخشيدند .
اينان با راست پنداشتن اظهارات ستيزه جويانه محمد ، بشريت را از شناخت های علمی ، انگيزه های مسالمت جوئی و عدالت خواهی دور نگهداشته و جهانی را که به اندازه کافی علتهای درگيری و خونريزی داشته به جهنمی مضاعف مبدل ساختند و به آفريدگار پاک نسبت دادند .
اين کتاب در 142 صفحه با فورمت pdf و فونت فارسی در خدمت علاقمندان قرار دارد .

طرح مسئله

بنام يزدان پاک
طرح مسئله
خيلی ساده است ، هر حاکميتی بهر نحوی که در يک سرزمين تشکيل شود ، دارای شرح وظايف ذاتی معينی است . برای مثال : هر پدری دارای شرح وظايفی است خواه بداند و خواه نداند . يک حاکميت ملی در حقيقت وکيل مردم سرزمين خودش در امور مشترک است . اين حاکميت از نظر حقوق بنيادی ، نميتواند خود را نماينده عقيده و يا فرقه خاصی بداند و يا خود را نماينده خدا معرفی کند . حتی اگر با رأی مردم بعنوان يک مقام سياسی دينی منصوب شود ، باز هم از درجه اعتبار ساقط است . زيرا مردم نميتوانند و اين صلاحيت را ندارند که يک شخص را بعنوان رهبر دينی و سياسی انتخاب کنند . انتخاب رهبر دينی با شارع دين يعنی خداست .
بهر حال ما مردم ايران با حکومتی سر و کار داريم که با فريب ، خودش را نماينده خدا جا زده و در بدو امر ، وعده عدالت و رحمت را داد . اما در عمل در طول مدت سی و يکسال گذشته ؛ بجز ، تبعيض در قضاوت ، اشغالگری ، جنگ افروزی ، نظاميگری و مصرف اموال عمومی در امور تسليحاتی ، هدر دادن اموال عمومی در اثر سوء تدبير و سوء نيت ، ايجاد تشنج در روابط بين المللی ، سرقت اموال مردم بصورت اختلاص توسط ايادی رژيم ، تبليغ فرقه ای ، تبعيض در ايجاد فرصتهای شغلی و ترويج و گسترش فساد ، چيزی نديديم و اينبارِ آخر ، دست به تقلب و جابجائی گسترده ای در رأی ملت زده و قصد پنهان کاری و سرهم بندی موضوع را داشت . مسلماً ملت نميتواند برای هميشه در مقابل ظلم ساکت بماند و سکوتش تنها با جرقه ای خواهد شکست که شکست . ولی ملت بزرگوار و مسالمت جوی ايران ، هنوز قصد مدارا با اين ظالمين را داشت که در حرکتهای اعتراضی خود ، با ستيزه جوئی دون حيوانی اين نابکاران مواجه شد . بلی هزينه پرداخت شده برای اين اعتراضات ، خيلی بيشتر از ميزان مورد توقع و خواسته متناظر بوده و نشان داد که رژيم حاکم ، درست در مقابل مردم ايستاده و بناچار مردم بايد از روی آن رد شوند و ميشوند .
کودتاچيان در طرفند جديدشان ، بسيجيان را به مصاف مردم ميفرستند . بسيجيان از اقشار مختلف همين مردم هستند وليکن اين احساس مردمی در آنها با ايجاد طمع دستيابی به نان و مقام ، کشته شده . پيش فرستادن بسيجان را در اصطلاح ميگويند ؛ گربه يراق کردن .
بسيجيان واقعی ما بوديم که هشت سال جنگی که خمينی با بی تدبيريش برپا کرده بود را اداره کرديم ، نه اينها که فقط برای پول ، موقعيت تحصيلی و تصرف فرصت شغلی متعلق به عموم ، با مردمی که همسايه ، دوست و خويشاوندشان هستند ، رويارو ميشوند .
بسيج و سپاه و پليس و ارتش ، در استخدام مردم هستند از اموال ملت تغذيه ميشوند و بنابراين نبايد در مقابل کارفرمايان واقعيشان بايستند .
سؤالی که در طی اين سی ساله برای مردم پيش آمده بود ، اين بود که ؛ مگر نه اين است که اسلام بايد دين رحمت و عدالت باشد ؟ پس چرا اين حاکمان که خودشانرا به اسلام می چسبانند ، از عدالت و رحمت کاملاً بی خبر هستند ؟
مردم رفتند و رفتارهای ايشانرا با معيارهای اسلامی سنجيدند و به اين نتيجه رسيدند که حرکات اين آقايان خيلی به اسلام نزديک است و شايد کمی هم ترحم بکار ميبرند . در نهايت امر معلوم شده که خدای معرفی شده از سوی اسلام فقط يک شخصيت ذهنی است که خونخوار ، ماليخواليائی و ستيزه جوست . بنابراين نه تنها اين حکام ستمگر ، با خدا ارتباطی ندارند ، بلکه خود اسلام هم هيچ ربطی به خدا ندارد و کل دين يک دروغ بزرگ تاريخيست که توسط افراد جاهل ، با دروغگوئی ، بزرگنمائی ، قتل ، غارت ، تجاوز و اشغالگری بدينجا رسيد .
نويسنده اين سطرها کسی است که چهل سال بر عقيده مسلمانی بوده و نماز ميخواند و در حقيقت بجای دوستی با آفريدگار هستی ، سنگ ( خدای کعبه ) را ميپرستيد . امروزه افتخار دارم که آفريدگار هستی را با تمام وجودم از طريق يافته های علمی شناختم و خود را در کنار او می بينم . چون آفريدگار هستی سخنی نگفته ، خواسته های او در کتاب آفرينش قابل درک است و بنظر من ، او بطور تلويحی خواستار مسالمت و عدالت است . عدالت را خود ما بايد تعريف و اجراء کنيم و نبايد منتظر وحی و منجی بمانيم . تحقق عدالت تنها در محيط آزادی بی قيد و شرط بيان ، امکان پذير است .
جاهل را به جاهل بسپاريد :
مناسبتی پيش آمده و تعدادی از سران جهل و خودکامگی که براحتی مردم مسالمت جو ، بی صلاح و بی دفاع را به رگبار بستند و جمع کثيری از خردمندان با نام و نشان و بی نام و نشان را در حبس کردند و شکنجه نمودند و بدين هم بسنده نکرده و دون وحشيانه ترين اعمال را نسبت به مردم انجام دادند ، بدست جاهلانی چون خود ، به کام مرگ فرستاده شدند . ما مردم مسالمت جوی ايران هرگز قصد کشتن دشمنان خود را نداشتيم و از اين پس نيز نداريم بلکه ميخواستيم و ميخواهيم خوی ددمنشی را بکشيم . خوی ددمنشی که از اعتقادات ستيزه جويانه دينی اسلامی منسوب به خدا سرچشمه گرفته . اين خدا نيست که دستور قتل انسانهائی را صادر ميکند که ، می انديشند و نميتوانند خرافات را به اسم او بپذيرند ، بلکه خدائيست مخلوق ذهن خونخواران ، مخلوق ذهن بيمار تماميت خواهان که اسباب ستيزه را از توهمات محمد ، دريافت کرده و دروغهای سنگينش را باور دارند .
ما نه دست ستيز داريم همچنانکه پای گريز هم نداريم ، ولی هستند فرقه های ستيزه جوئی که ادعای همتائی با خونخواران رژيم اسلامی را دارند و آنان ميتوانند با همتايانشان در افتند . بلی فرقه ای که شش سال قبل ، اعلام موجوديت کرده ، ميبايستی او را جدی گرفت و با او در باره مطالباتش بطور رسمی سخن گفته ميشد و کار بدينجا نميکشيد .
فرقه پرستانی که هنرشان صرف دارائی ملت در مسدود کردن رسانه ها به انحاء مختلف باشد ، معلوم است که منطق ندارد و از سخن گفتن منتقدان ميهراسد . منتقدی که نتواند سخن بگويد ، به معترض تبديل ميشود و در صورت ادامه وحشيگری های رژيم ، همين معترض ، به مخالف بدل ميگردد و هستی ستمگران را بر باد ميدهد .
حکومتی که سی سال کارنامه سياه را با خويش دارد ، بجای جبران گذشته ها ، با تکيه بر نظاميگری ، بر بيداد می افزايد ، ديگر شايستگی ادامه کار را ندارد . ما مردم ؛ کارفرمای دولتيان هستيم و با مشاهده خيانت و رذالت از ايشان ، آنها را از کار معزول ميکنيم . اين نا بکاران و نا بخردان کاری کردند که اعتقاد نيم بند مردم به اسلام واهی بکلی فرو ريخت و علاوه بر اين ، به بطلان اين دين اختراعی پی بردند و ديگر کسی نميتواند خود را حاکم منصوب از طرف خدا ، بداند و خدائی بکند .