۱۳۸۸ آبان ۷, پنجشنبه

مير غضب را به گاری می بنديم

مير غضب را به گاری می بنديم
بنام يزدان پاک
در شگفتم اينان که خود شاهد لگدمال شدن شاه توسط همين مردم بودند ، اينبار قدرت آنان را ناديده ميگيرند . در فضائی که حقوق بگيران و جيره خواران ملت که بايد قاعدتاً در خدمت ايشان باشند ، از گزمه و داروغه و حکيم و حاکم گرفته تا قاضی و مرشد و واعظ و مفتی همگی با شمشير در دست در جايگاه ميرغضب جلوس نمودند .
اينان که به جعفر تازی مباهات ميکنند که چنين و چنان شاگرد داشته و گوئی نخستين کلنگ علم و دانائی را بر زمين نواخته ، گفته او را که گفته ؛ « الملک يبقی مع الکفر ولا يبغی مع الظلم » ، فراموش کردند . شايد بگويند همين عدل است که ما روا ميداريم . اما نه ! آيا کشتن مردم در خيابان عدل است ؟ آيا شکنجه کردن مردم عدل است ؟ آيا تجاوز به زندانيان عدل است ؟ آيا قرار دادن اعترافات ناروا در دهان زندانيان عدل است ؟ آيا باج خواهی برای آزادی از زندان ، عدل است ؟ آيا صدور احکام سنگين برای اتهامات از پيش بافته شده ، عدل است ؟ آيا بستن و سد کردن رسانه ها عدل است ؟ آيا شما جانيان و جانشينان محمد ، کدام عدل را در اين سی ساله ، در بين مردم استوار ساختيد و کدام پرونده روشن و سفيدی داريد که بدان مغرور شده ايد ؟
بدترين چيز اين است که ما مردم فکر کنيم که ؛ شما فکر ميکنيد . شما فرصتهای زيادی را از دست داده ايد و همچنان از دست ميدهيد . پيشنهادات موسوی و کروبی مبنی بر اجرای قانون اساسی ، بنفع شماست و شما نميفهميد و توقع فهم از شما خيلی بعيد است . درست در همين حالت ، فکر نميکنم که مردم ستمديده ، آن قانون اساسی ظالمانه را پذيرا باشند .
عدل اين است که ملتی ميخواهد آب و خاک خودش را بدست خويش اداره کند و اجازه چپاول ، تبعيض ، ناعدالتی ، اشغالگری ، جنگ افروزی و هدم و هدر فرصتهای بومی را به اجنبی پرستان ندهد .
عدل اين است که ما همسايگان ، دوستان ، خويشاوندان ، همکلاسيان ، همکاران و نهايتاً هموطنانِ ندا ، سهراب ، ترانه ، کيانوش و ديگر عزيزان هستيم و از رنج و خون عزيزانمان نميگذريم . براستی اين همه شقاوت و قساوتی که ديده ايم ، بهای اعتراض به جابجائی چند ميليون رأی بود ؟ ولی نه ! مشاهده اينچنين رفتار دون حيوانی از شما جاهلان بی پروا ، ما را به لگدمال کردن شما تشويق ميکند .
اما اينبار بگونه ای ديگر با شما رفتار خواهيم کرد . شخصيت و عقيده باطل شما را خواهيم کشت و شخص شما را به گاری خواهيم بست . در اين راستا يکصد گاری ساخته ايم که شما را بسنده است .
چرا بايد در مقابل ما بايستيد تا زحمت لگد مال کردن شما را بکشيم ؟
ای مگس ، عرصه سيمرغ نه جولانگه تست
عرض خود ميبری و زحمت ما ميداری
آری فرقی ندارد که به خيابان بيائيم يا نيائيم و فرقی هم ندارد که شعاری بدهيم يا ندهيم . آنجا که بايد کاری برای لگد مال کردن شما انجام شود ، ميشود و از چشمان نابينا و اذهان منجمدتان ، بسی دور است و يکباره بر سر شما خراب خواهد شد .

هیچ نظری موجود نیست: